معنی شهرى بندرى در روسیه
حل جدول
یامسک
شهر بندرى روسیه
مورمانسک
بندرى در روسیه
یامسک
مورمانسک
شهرى بندرى در استرالیا
آدلایید
شهرى در روسیه
سامارا
شهرى بندرى در مراکش
کازابلانکا
شهرى بندرى در فرانسه
رنس
شهرى در سیبرى روسیه
یارتسوو
شهرى بندرى در آجار گرجستان
باتومى
شهرى بندرى در شمال آلمان
لوبک
شهرى بندرى در جنوب اسپانیا
کادیز
شهرى تاریخى در روسیه
تیلسیت
لغت نامه دهخدا
روسیه. [سی ی َ] (اِخ) نامی است که بر امپراتوری وسیع تزارهااطلاق می شود و آن در اروپا و آسیا از سواحل دریای بالتیک تا سواحل اقیانوس کبیر ممتد بوده است. (از حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین). رجوع به روسیه ٔ شوروی شود.
روسیه. [ی َه ْ] (ص مرکب) مخفف روسیاه. کسی که بخاطر کارناروا که مرتکب شده شرمنده است:
گر به پیری دانش بدگوهران افزون شدی
روسیه تر نیستی هر روز ابلیس لعین.
منوچهری.
ای ز خجالت همه شبهای تو
روسیه از روز طربهای تو.
نظامی.
زن چو انگور و طفل بی گنهست
خام سرسبز و پخته روسیهت.
نظامی.
و رجوع به روسیاه شود.
معادل ابجد
1246